متانویا (رز سفید) به قلم نازنین مرادخانلو
پارت چهل و سوم :
چشمک شیطونی تحویلم میده و لبخند مغروری لبهاش رو کش میده.
بیاختیار، نفسی که توی سینه زندانیش کرده بودم رو با بازدمم آزاد میکنم. خون توی رگهام با قدرت پمپاژ میکنه و دلم رو به زانو درمیاره.
آرشن با پیروزی بلند میشه و با تن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
طنین
00عالیییی